Telegram Group & Telegram Channel
کدامین بینهایت !

در این نوشتار تلاش میکنیم معانی مربوط به نامحدود، نامتناهی و بینهایت که در فلسفه و کلام مورد استفاده قرار می گیرد را توضیح دهیم تا از خلط و اشتباه در فهم آنها جلوگیری شود.


1_ معنای باطلِ نامتناهی:

بینهایت، نامحدود و نامتناهی به معنای باطل و موهوم آن عبارت است: از شیء مقداری و متجزی که مقدار آن بالفعل بی نهایت باشد؛ در این معنا ما با یک موجود از سنخِ مقدار سر و کار داریم که مقدار و اندازه آن سراسر گیتی را فراگرفته و گسترش یافته است. مانند زمان نزد فلاسفه که ابتدا ندارد ولی انتها دارد و همچنین مثل خدای فلاسفه که از چهار جهت مکانی نه ابتدا دارد و نه انتها دارد. در حالی که فلاسفه و صوفیه به چنین موجودی باورمند هستند، اما متکلمین وجود چنین چیزی را ذاتا محال و ممتنع میدانند. و برای اثبات امتناع، استدلال هایی ذکر می کنند که از جمله آن ها برهان تطبیق است و ما قبلا برهان تطبیق را به نحو تفصیلی با مثال های مختلف مطرح کردیم.

2_ معنای صحیح نامتناهی:

گاهی کلماتِ بینهایت، نامتناهی و نامحدود، استعمال و استفاده می شود؛ اما منظور، سلبِ مطلقِ مقدار است نه این که منظور سلب مقدار متناهی و اثبات مقدار نامتناهی باشد؛ یعنی گوینده قصد دارد بگوید که فلان موجود اساساً از سنخِ مقدار، بُعد، اندازه و جسم نیست که خواه مقدار و اندازه محدود باشد یا مقدار و اندازه ای بینهایت گسترش یافته. بنابراین چون چنین موجودی ذاتاً مقداری نیست به کوچکی، بزرگی، محدودیت و گستردگی توصیف نمی شود. حضرات معصومین علیهم الصلاه والسلام خدا را به همین معنا بی حد و غیر متناهی معرفی می کردند یعنی او متعالی و برتر از مقدار است نه این که مقدارش نامحدود یا نامتناهی باشد.

3_ معنای نامتناهیِ لایقفی:

نامتناهی لایقفی یعنی یک شیءِ مقداریِ متناهی که دائما به مقدار آن افزوده می شود. مثل عمر اهل بهشت که مقداری محدود و متناهی است، ولکن دائما به آن اضافه می شود و این اضافه شدن هم متوقف نمی شود. و اگر به جای نامتناهی لا یقفی، متناهی لایقفی یا محدود لایقفی گفته شود قطعا بهتر است. زیرا مشخص است که نامتناهی گفتن به چنین چیزی خالی از مجاز نیست و ذهن را به اشتباه می اندازد. خلاصه این که: بنابر آنچه بیان شد نامتناهی لایقفی(یا متناهی لایقفی) همواره محدود و دارای مقدار معین است(محدودِ بالفعل) اما همواره به مقدار آن افزوده میشود و هیچ گاه به بینهایتِ بالفعل (که گفتیم وقوع آن مُحال است) نمیرسد.

نکاتِ مهم:

1_
در بسیاری از موارد کسانی که در بحث های عقلی و اعتقادی ورود پیدا می کنند، بین معنای اول و مورد دوم، و همچنین بین معنای اول و سوم خلط می کنند. مثال برای خلط بین معنای اول و دوم همان ذات خدا بود که توضیحش گذشت و مثال برای خلط بین معنای اول و سوم، مجموعه اعداد است. بعضی گمان می کنند که مجموعه اعداد -چه از طرف مثبت ها و از چه از طرف منفی ها- نا محدود بالفعل یا نا متناهی بالفعل هستند. در حالی که اعداد محدود لا یقفی هستند، یعنی مقدارِ محدودی هستند که دائما می توان به آن ها اضافه کرد؛ و این که در ریاضیات آمده که اعداد بی نهایت هستند، به این معنا است که "میل به بی نهایت دارند" و در واقع مقصود همان محدود لا یقفی بودن مجموعه آنان است.

2_اساسِ عقاید بر این مبنا استوار است که بی نهایتِ بالفعل، ذاتاً ممتنع و محال است؛ و ثمره تفکیک و مرز بندیِ سه معنایِ مذکور این بود که کسی کسی گمان نکند، که مصداق بی نهایت به معنای سلبِ مطلقِ مقدار و مصادیق بی نهایت لا یقفی یا همان محدود لا یقفی، مصداق بی نهایت بالفعل هستند. در نتیجه عقایدش خراب نشود.

@madraseh_kalam



tg-me.com/madraseh_kalam/2392
Create:
Last Update:

کدامین بینهایت !

در این نوشتار تلاش میکنیم معانی مربوط به نامحدود، نامتناهی و بینهایت که در فلسفه و کلام مورد استفاده قرار می گیرد را توضیح دهیم تا از خلط و اشتباه در فهم آنها جلوگیری شود.


1_ معنای باطلِ نامتناهی:

بینهایت، نامحدود و نامتناهی به معنای باطل و موهوم آن عبارت است: از شیء مقداری و متجزی که مقدار آن بالفعل بی نهایت باشد؛ در این معنا ما با یک موجود از سنخِ مقدار سر و کار داریم که مقدار و اندازه آن سراسر گیتی را فراگرفته و گسترش یافته است. مانند زمان نزد فلاسفه که ابتدا ندارد ولی انتها دارد و همچنین مثل خدای فلاسفه که از چهار جهت مکانی نه ابتدا دارد و نه انتها دارد. در حالی که فلاسفه و صوفیه به چنین موجودی باورمند هستند، اما متکلمین وجود چنین چیزی را ذاتا محال و ممتنع میدانند. و برای اثبات امتناع، استدلال هایی ذکر می کنند که از جمله آن ها برهان تطبیق است و ما قبلا برهان تطبیق را به نحو تفصیلی با مثال های مختلف مطرح کردیم.

2_ معنای صحیح نامتناهی:

گاهی کلماتِ بینهایت، نامتناهی و نامحدود، استعمال و استفاده می شود؛ اما منظور، سلبِ مطلقِ مقدار است نه این که منظور سلب مقدار متناهی و اثبات مقدار نامتناهی باشد؛ یعنی گوینده قصد دارد بگوید که فلان موجود اساساً از سنخِ مقدار، بُعد، اندازه و جسم نیست که خواه مقدار و اندازه محدود باشد یا مقدار و اندازه ای بینهایت گسترش یافته. بنابراین چون چنین موجودی ذاتاً مقداری نیست به کوچکی، بزرگی، محدودیت و گستردگی توصیف نمی شود. حضرات معصومین علیهم الصلاه والسلام خدا را به همین معنا بی حد و غیر متناهی معرفی می کردند یعنی او متعالی و برتر از مقدار است نه این که مقدارش نامحدود یا نامتناهی باشد.

3_ معنای نامتناهیِ لایقفی:

نامتناهی لایقفی یعنی یک شیءِ مقداریِ متناهی که دائما به مقدار آن افزوده می شود. مثل عمر اهل بهشت که مقداری محدود و متناهی است، ولکن دائما به آن اضافه می شود و این اضافه شدن هم متوقف نمی شود. و اگر به جای نامتناهی لا یقفی، متناهی لایقفی یا محدود لایقفی گفته شود قطعا بهتر است. زیرا مشخص است که نامتناهی گفتن به چنین چیزی خالی از مجاز نیست و ذهن را به اشتباه می اندازد. خلاصه این که: بنابر آنچه بیان شد نامتناهی لایقفی(یا متناهی لایقفی) همواره محدود و دارای مقدار معین است(محدودِ بالفعل) اما همواره به مقدار آن افزوده میشود و هیچ گاه به بینهایتِ بالفعل (که گفتیم وقوع آن مُحال است) نمیرسد.

نکاتِ مهم:

1_
در بسیاری از موارد کسانی که در بحث های عقلی و اعتقادی ورود پیدا می کنند، بین معنای اول و مورد دوم، و همچنین بین معنای اول و سوم خلط می کنند. مثال برای خلط بین معنای اول و دوم همان ذات خدا بود که توضیحش گذشت و مثال برای خلط بین معنای اول و سوم، مجموعه اعداد است. بعضی گمان می کنند که مجموعه اعداد -چه از طرف مثبت ها و از چه از طرف منفی ها- نا محدود بالفعل یا نا متناهی بالفعل هستند. در حالی که اعداد محدود لا یقفی هستند، یعنی مقدارِ محدودی هستند که دائما می توان به آن ها اضافه کرد؛ و این که در ریاضیات آمده که اعداد بی نهایت هستند، به این معنا است که "میل به بی نهایت دارند" و در واقع مقصود همان محدود لا یقفی بودن مجموعه آنان است.

2_اساسِ عقاید بر این مبنا استوار است که بی نهایتِ بالفعل، ذاتاً ممتنع و محال است؛ و ثمره تفکیک و مرز بندیِ سه معنایِ مذکور این بود که کسی کسی گمان نکند، که مصداق بی نهایت به معنای سلبِ مطلقِ مقدار و مصادیق بی نهایت لا یقفی یا همان محدود لا یقفی، مصداق بی نهایت بالفعل هستند. در نتیجه عقایدش خراب نشود.

@madraseh_kalam

BY مدرسه کلام


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 280

Share with your friend now:
tg-me.com/madraseh_kalam/2392

View MORE
Open in Telegram


مدرسه کلام Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

Spiking bond yields driving sharp losses in tech stocks

A spike in interest rates since the start of the year has accelerated a rotation out of high-growth technology stocks and into value stocks poised to benefit from a reopening of the economy. The Nasdaq has fallen more than 10% over the past month as the Dow has soared to record highs, with a spike in the 10-year US Treasury yield acting as the main catalyst. It recently surged to a cycle high of more than 1.60% after starting the year below 1%. But according to Jim Paulsen, the Leuthold Group's chief investment strategist, rising interest rates do not represent a long-term threat to the stock market. Paulsen expects the 10-year yield to cross 2% by the end of the year. A spike in interest rates and its impact on the stock market depends on the economic backdrop, according to Paulsen. Rising interest rates amid a strengthening economy "may prove no challenge at all for stocks," Paulsen said.

مدرسه کلام from jp


Telegram مدرسه کلام
FROM USA